English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 220 (5063 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
away U زمین حریف
end U زمین حریف
ended U زمین حریف
ends U زمین حریف
downfield U زمین حریف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
clip U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clipped U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clippings U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clips U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
tries U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
try U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
icing U ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
basket hanger U بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
bring down U به زمین انداختن حریف انداختن شکار
cut down U زمین زدن حریف
onside U پا به توپ در زمین حریف
Other Matches
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
loop U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
rivaling U حریف
rivaled U حریف
rival U حریف
opponents U حریف
foes U حریف
challenger U حریف
foe U حریف
opponent U حریف
challengers U حریف
matches U حریف
rivalled U حریف
match U حریف
rivalling U حریف
adversaries U حریف
adversarial U حریف
competitors U حریف
adversary U حریف
competitor U حریف
rivals U حریف
d. cut d. U حریف
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
targeting U سینه حریف
targets U سینه حریف
swingman U همه فن حریف
targeted U سینه حریف
opponents U حریف طرف
drops U جاگذاشتن حریف
dropping U جاگذاشتن حریف
dropped U جاگذاشتن حریف
copings U حریف شدن
copes U حریف شدن
coped U حریف شدن
adversary U حریف کشتی
deliver a series of blows U بمباران حریف
cope U حریف شدن
target U سینه حریف
targetted U سینه حریف
adversaries U حریف کشتی
shadowed U چسبیدن به حریف
charge U حمله به حریف
opponent U حریف طرف
jacks of all trades U همه فن حریف
jack of all trades U همه فن حریف
drop U جاگذاشتن حریف
shadow U چسبیدن به حریف
razzle dazzle U فریفتن حریف
charges U حمله به حریف
victim U حریف ضعیف
victims U حریف ضعیف
shadows U چسبیدن به حریف
shadowing U چسبیدن به حریف
playing the man U بازی با حریف
i cannot manage him U حریف او نمیشوم
head butt U با سر به حریف زدن
sell a dummy U فریفتن حریف
targetting U سینه حریف
he was too much for me U من حریف او نبودم
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
go behind U به پشت حریف رفتن
burns U امتیاز گرفتن از حریف
drop U پشت سر گذاشتن حریف دو
clinched U بغل کردن حریف
burn U امتیاز گرفتن از حریف
jink U فریب دادن حریف
they are well matched U حریف یکدیگر هستند
outplay U بازی بهتر از حریف
outroll U شکست دادن حریف
to stand up to one's opponent U با حریف روبرو شدن
pattern offense U موضعگیری در برابر حریف
shut down U شکست دادن حریف
personal foul U خطای بدنی به حریف
put the ball on the floor U رد کردن توپ از حریف
dropped U پشت سر گذاشتن حریف دو
clinch U بغل کردن حریف
deceive U فریب دادن حریف
clinches U بغل کردن حریف
clinching U بغل کردن حریف
deciding U نزدیک به دروازه حریف
deceived U فریب دادن حریف
deceives U فریب دادن حریف
deceiving U فریب دادن حریف
manage a person U حریف کسی شدن
sparring partner U حریف مشت بازی
hinders U مانع حریف شدن
hindering U مانع حریف شدن
kukutsu dachi U ایستادن در مقابل حریف
marks U نشانه کردن حریف
hinder U مانع حریف شدن
dropping U پشت سر گذاشتن حریف دو
blocks U سدکردن غیرمجاز حریف
hindered U مانع حریف شدن
drops U پشت سر گذاشتن حریف دو
blocked U سدکردن غیرمجاز حریف
mark U نشانه کردن حریف
kin geri U لگد به بیضه حریف
block U سدکردن غیرمجاز حریف
stomach throw U افکندن حریف از پشت
scout U ارزیابی حریف اینده
lap U رسیدن به حریف جلویی
assaults U حمله بدنی به حریف
draw U رویارویی دو حریف در اغار
action on the blade U تماس با شمشیر حریف
dribble U رد کردن توپ از حریف
dribbled U رد کردن توپ از حریف
intercept U قطع پاسکاری حریف
dribbles U رد کردن توپ از حریف
dribbling U رد کردن توپ از حریف
circle dodge U گریز از حریف در مسیرمنحنی
assaulted U حمله بدنی به حریف
intercepts U قطع پاسکاری حریف
intercepting U قطع پاسکاری حریف
scouted U ارزیابی حریف اینده
intercepted U قطع پاسکاری حریف
bluffs U حریف را از میدان درکردن
He is jack of all trades . he can cope with any thing . U همه فن حریف است
draws U رویارویی دو حریف در اغار
scouts U ارزیابی حریف اینده
assault U حمله بدنی به حریف
unanswered U همردیف نبودن حریف
utility U ذخیره همه فن حریف
assorted U همه فن حریف همسر
back sacrifice throw U افکندن حریف ازپشت
outclassing U شکست فاحش حریف
lapped U رسیدن به حریف جلویی
outclass U شکست فاحش حریف
outclasses U شکست فاحش حریف
outclassed U شکست فاحش حریف
bluffed U حریف را از میدان درکردن
bluffing U حریف را از میدان درکردن
bluff U حریف را از میدان درکردن
hinders U جلوگیری از ضربه زدن حریف
shut off U بهم زدن نقشه حریف
shoulder block U سد کردن حریف با ضربه شانه
clothes line U ضبه زدن و انداختن حریف
hand U میلههای تسخیرشده حریف در پایان
hip rool U تاباندن حریف از روی باسن
hand out U حریف دریافت کننده سرویس
hindered U جلوگیری از ضربه زدن حریف
hinder U جلوگیری از ضربه زدن حریف
out of distance U دور بودن شمشیرباز از حریف
underdogs U فرصت برد به حریف ندادن
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com